ذوالفقار شریعت روزنامه‌نگار و فعال اجتماعی در یادداشتی به ناکارآمدی طرح‌های اخیر و اقدامات کارگروه‌های مقابله با آلایندگی خوزستان اشاره کرده و پرسش‌هایی را مطرح نموده است.

سال‌هاست مردم خوزستان با هوایی خاکستری و ریه‌هایی سنگین روزگار می‌گذرانند. هر بار که شاخص آلودگی از مرز هشدار عبور می‌کند، مسئولان دوباره وعده تشکیل «کارگروه‌های تخصصی» و «برنامه‌های میان‌مدت» را تکرار می‌کنند؛ وعده‌هایی که نتیجه‌اش چیزی جز چرخه‌ای بی‌پایان از جلسات و بیانیه‌ها نبوده است.

واقعیت اما روی زمین کاملاً متفاوت است: کودکی که با سرفه به مدرسه نمی‌رود، سالمندی که در صف اورژانس نفس کم می‌آورد و شهرهایی که هر روز بیشتر به تعطیلی کشیده می‌شوند.

آمارها به‌خوبی نشان می‌دهند که بحران نه تنها مهار نشده بلکه شدت یافته است. تنها در ۹ ماه گذشته، بیش از ۱۸۰ هزار نفر با مشکلات قلبی و تنفسی ناشی از آلودگی به مراکز درمانی خوزستان مراجعه کرده‌اند؛ رقمی که نسبت به سال قبل ۳۰ درصد افزایش داشته است. در اهواز و شهرهای دیگر، شاخص کیفیت هوا بارها از مرز ۲۰۰ عبور کرده و به «وضعیت بسیار ناسالم» رسیده است. این یعنی عموم مردم، نه فقط گروه‌های حساس، در معرض خطر جدی قرار دارند.

با چنین واقعیتی، پرسشی جدی پیش روی ماست: چرا دستگاه‌های مسئول از تجربه جهانی استفاده نمی‌کنند؟ همان‌طور که تیم‌های ورزشی برای پیشرفت خود مربیان و بازیکنان خارجی جذب می‌کنند، چرا مدیریت بحران محیط‌زیستی در خوزستان از حضور متخصصان و مشاوران خارجی بهره نمی‌برد؟ کشورهایی مانند چین و ژاپن در سال‌های اخیر توانسته‌اند با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین و سیاست‌های سختگیرانه، شاخص‌های آلودگی را بهبود بخشند. چرا این تجارب به خوزستان منتقل نمی‌شود؟

می‌دانیم که موانع سیاسی و اقتصادی وجود دارد. تحریم‌ها، محدودیت‌های اداری و هزینه‌ها همیشه بهانه‌ای آماده برای توجیه وضعیت بوده‌اند. اما باید پرسید هزینه واقعی این بحران چیست؟ هزینه بستری هزاران بیمار، تعطیلی مدارس، کاهش بهره‌وری کارگران، و مهم‌تر از همه، از دست رفتن سلامت نسل آینده، بسیار سنگین‌تر از جذب چند مشاور خارجی یا سرمایه‌گذاری برای انتقال فناوری‌های پاک است.

مردم خوزستان سال‌هاست صبورانه این شرایط را تحمل کرده‌اند. اما صبر مردم حدی دارد. نفس کشیدن حق است، نه امتیاز. اگر مدیران داخلی توان یا اراده کافی برای مهار این بحران را ندارند، وقت آن رسیده شجاعت داشته باشند و از دانش جهانی کمک بگیرند.

خوزستان بیش از وعده‌های تکراری به تصمیمی تازه و اراده‌ای عملی نیاز دارد؛ اراده‌ای که مرزها را کنار بزند و برای نجات ریه‌های یک استان، دست همکاری به سوی تجربه جهانی دراز کند.