در دولت شهید رئیسی، با وعده انتخاب یک استاندار در حد وزیر با حق شرکت در جلسات هیئت دولت و راهاندازی کنسولگریهای کشورهای همسایه در اهواز، نوید روزهای روشنی به مردم داده شد که متاسفانه نه تنها هیچکدام عملی نگردید، بلکه افرادی فاقد تجربهی اجرایی به کار گرفته شدند تا شاهد افزوده شدن مشکلات جدیدتری بر مشکلات قبلی استان باشیم.
با شروع انتخابات زودرس دولت چهاردهم، وقتی پزشکیان در قامت مردی خاکی و از جنس مردم ظاهر شد، بارقه ای از امید در اوج یأس و ناامیدیِ حاکم بر جامعه، بخشی از مردم را امیدوارانه به پای صندوق های رأی کشاند تا شاید شرایطی جدید رقم بخورد و با آمدن چهرههای غیر تکراری و با جسارت، باری از دوش مردم کاسته شود.
هرچند در روز تحلیف رئیسجمهور، اتفاقاتی ناگوار، افکار عمومی را از جریان انتخاب کابینه فاصله داد، ولی با قهر کردن چهرههایی مانند ظریف، مشخص شد که این دولت هم جسارت انداختن طرحی نو را ندارد.
اما در خوزستان، شرایط متفاوتتر از سایر نقاط کشور بود، جایی که حتی برای نفس کشیدن هم، هوا نداشت.
سیدمحمدرضا موالی زاده، فرد بومی که دههها از خوزستان به دور بوده و اصولاً با توجه به نوع مسئولیتهای قبلی خود، فاقد یک تیم هماهنگ بود، سکان استانی را به دست گرفت، که قریب به اتفاق نمایندگانش در مجلس، هیچ همراهی در موسم انتخابات با دولت چهاردهم نداشتند.
همین موضوع و طرح شعار بدون برنامهی «وفاق و همدلی»، این شائبه را برای برخی نمایندگانی که کاندیداهایشان راهی به پاستور نیافته بودند ایجاد نمود که عملا در تصمیمگیری های دولت، دخالت مستقیم داشته باشند.
از سویی دیگر، استانداری برای خوزستان انتخاب شد که فاقد تیم مشورتی همسو بود و به ناچار برخی کانالهای ارتباطی خود را به افرادی سپرد که در نهایت شائبه ای را ایجاد کرد، که گمان میرود برخی استانداران سابق، پشت پرده تصمیمگیری هایی هستند که باب میل حامیان ستادی پزشکیان نیست.
در برخی مناطق حساس و متراکم صنعتی و کارگری، مانند ماهشهر و بندر امام افرادی به واسطهی برخی ذینفوذان غیر دولتی، مدیریت گرفتند که هیچگونه همسویی با تشکلهای کارگری حامی پزشکیان ندارند.
جریانهای غیر همسو، از ضعف حاکم بر استانداری، متوهم شده و نفراتی را برای معاونت ها و فرمانداریها معرفی کردند، نفراتی که تحت هیچ شرایطی مورد تایید فعالان ستادی پزشکیان نبودند.
حالا بر خلاف تمام ادوار گذشته، حامیان رئیسجمهور پیروز برای عملی کردن تصمیمات خود، توسط نماینده عالی دولت، ناچار به تعامل و جلب رضایت کسانی شدند که علاوه براینکه بر اساس قانون جاری کشور، حق کوچکترین دخالتی در این امور را ندارند، هیچ نقشی در حمایت و همراهی با کاندیدای پیروز هم نداشتند.
امروز و پس از گذشت فقط دو تا سه ماه، نه تنها برخی حامیان پزشکیان به فکر ابراز پشیمانی و ندامت از حمایتهای خود هستند، کوچکترین روزنهی امید در ساختمان استانداری خوزستان برای جلب حداقل رضایت مردم با کاستن از انبوه مشکلات استان، دیده نمیشود.
شاید در آستانهی سفر رئیسجمهور و وزرا به این استان، بهتر باشد که با همان کلام صریح جنوبی خطاب به پزشکیان بگوییم: «حالا که آمدهای، قدمت روی چشم، نه آب داریم و نه هوا و نه دیگر طاقت اشتباهات مکرر را… لطفا مشکلاتی که افزودهای، لطفاً استانداری را که منصوب کردهای بردار و برو، ما را به خیر شما امیدی نیست».
رحیم
تاریخ : 2 - بهمن - 1403
سلام و درود بر شما حرف دل مردم را زدید اما اما جایگزین کسی هست که بدرد استان بخورد واقعا . یعنی بدون نگاه و دلسوز باشد