ذوالفقار شریعت، روزنامه‌نگار و دانش‌آموخته حقوق بین‌الملل عمومی در یادداشتی به تبعات اقدامات خودسرانه و منفعت طلبانه‌ی ایالات متحده آمریکا در کم‌رنگ نمودن نقش سازمان‌های بین‌المللی از جمله سازمان ملل، نموده است.

در شرایطی که سازمان ملل متحد با هدف حفظ صلح و امنیت بین‌المللی بنیان‌گذاری شده است، عملکردهای یک‌جانبه و فراحقوقی ایالات متحده آمریکا در دهه‌های اخیر، مشروعیت و کارکرد این نهاد جهانی را به‌شدت زیر سؤال برده است. دخالت‌های مستمر واشنگتن در امور داخلی کشورهای منطقه خاورمیانه، به‌ویژه بدون مجوز شورای امنیت، نه‌تنها اصول بنیادین منشور سازمان ملل را نقض می‌کند، بلکه به شکل مستقیم حیات حقوقی و سیاسی این سازمان را تهدید می‌کند.

 

نقض مکرر منشور سازمان ملل توسط آمریکا

بر اساس ماده ۲ منشور ملل متحد، استفاده از زور در روابط بین‌الملل به‌جز در موارد دفاع مشروع یا با مجوز صریح شورای امنیت ممنوع است. با این حال، آمریکا در دهه‌های گذشته بارها با نادیده گرفتن این قاعده، به عملیات نظامی مستقیم در کشورهای مستقل دست زده است؛ از حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ تا حضور نظامی در سوریه، حملات پهپادی در یمن و عملیات‌های مشابه در لیبی و افغانستان.

این اقدامات، از دید بسیاری از کارشناسان حقوق بین‌الملل، نقض آشکار اصل حاکمیت کشورها و تضعیف نظام چندجانبه‌گرای بین‌المللی است.

 

مبارزه با تروریسم یا بهانه‌ای برای بی‌قانونی؟

واشنگتن اغلب اقدامات خود را با ادعای «مبارزه با تروریسم» توجیه می‌کند، اما پرسش اینجاست که آیا این هدف، مجوز عبور از چارچوب‌های قانونی بین‌المللی را صادر می‌کند؟ به گفته بسیاری از حقوق‌دانان، حتی مقابله با تهدیدات تروریستی نیز باید در چهارچوب حقوق بین‌الملل و با احترام به حاکمیت کشورها صورت گیرد؛ موضوعی که در عملکرد آمریکا به‌وضوح نادیده گرفته شده است.

 

سایه سنگین بی‌اعتمادی بر سازمان ملل

رفتارهای یک‌جانبه قدرت‌های بزرگ، به‌ویژه آمریکا، عملاً نقش سازمان ملل را در حل‌وفصل بحران‌ها کمرنگ کرده و موجی از بی‌اعتمادی جهانی نسبت به این نهاد به وجود آورده است. زمانی‌که یک عضو دائم شورای امنیت، خود به اصول مصرح منشور پایبند نیست، نمی‌توان از دیگر کشورها انتظار تبعیت داشت.

تحلیلگران هشدار می‌دهند که ادامه این روند، نه‌فقط موجب بی‌اثر شدن سازوکارهای بین‌المللی خواهد شد، بلکه ممکن است زمینه‌ساز آشفتگی‌های بیشتر و بی‌نظمی در عرصه جهانی شود.

 

راهکارهای بازدارنده جهانی:

۱. بازتعریف نقش و ساختار شورای امنیت سازمان ملل

پیشنهاد: اصلاح سازوکار حق وتو و افزایش نقش کشورهای در حال توسعه در تصمیم‌گیری‌های شورای امنیت.

هدف: جلوگیری از سوءاستفاده کشورهای دارای حق وتو، به‌ویژه آمریکا، برای تأمین منافع خود حتی در تضاد با حقوق بین‌الملل.

 

۲. تقویت دیپلماسی چندجانبه

پیشنهاد: ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی با محوریت کشورهای مستقل برای پیشبرد حقوق بین‌الملل و مقابله با یک‌جانبه‌گرایی.

نمونه عملی: ائتلاف‌هایی مانند گروه بریکس یا شانگهای که می‌توانند نقش تعادل‌بخش در نظم جهانی ایفا کنند.

 

۳. استفاده از ظرفیت دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ)

پیشنهاد: ارجاع موارد نقض حقوق بین‌الملل توسط آمریکا (مانند تحریم‌های یک‌جانبه یا حملات نظامی) به ICJ توسط کشورهای متضرر یا گروهی از کشورها.

هدف: مستندسازی حقوقی اقدامات ناقض و فشار برای پاسخگویی حقوقی و اخلاقی.

 

۴. تحریم دیپلماتیک و اقتصادی متقابل

پیشنهاد: در شرایطی که اقدامات آمریکا موجب آسیب به حاکمیت یا حقوق کشورهای دیگر شده، اقدامات متقابل در چارچوب حقوق بین‌الملل مانند تحریم‌های متقابل، محدودسازی همکاری‌های نظامی یا دیپلماتیک قابل بررسی است.

 

۵. آگاهی‌رسانی و بسیج افکار عمومی جهانی

پیشنهاد: تقویت رسانه‌های مستقل، تولید محتواهای تحلیلی و مستندهای افشاگر برای نمایش اثرات سیاست‌های آمریکا در مناطق بحران‌زده.

هدف: فشار افکار عمومی داخلی و جهانی بر سیاست‌مداران آمریکایی و متحدان آن‌ها.

 

۶. تدوین منشورهای جایگزین منطقه‌ای

پیشنهاد: کشورهای خاورمیانه، آفریقا و آسیا می‌توانند به‌سمت تدوین منشورهای امنیت جمعی منطقه‌ای حرکت کنند که مستقل از اراده قدرت‌های بزرگ عمل نماید.

مزیت: کاهش وابستگی به تصمیمات یک‌جانبه در شورای امنیت و افزایش نقش واقعی کشورها در امنیت خود.