ذوالفقار شریعت، شاعر و روزنامه‌نگار اهل خوزستان، در یادداشتی به بررسی علل وجود مشکلات عدیده در استان خوزستان با توجه به امکانات سرشار این استان پرداخته است.

به گزارش راوی کار، او در این یادداشت نوشته است:

خوزستان، استانی با تاریخی کهن، سرزمینی که رودهای پرآب، منابع عظیم نفت و گاز، زمین‌های حاصلخیز و مرزهای استراتژیکش آن را به یکی از مهم‌ترین استان‌های ایران بدل کرده است، امروز در صدر اخبار نه با توسعه و رفاه، که با آلودگی هوا، بیکاری گسترده و حوادث مرگبار جاده‌ای دیده می‌شود. این پرسش مهم پیش روی افکار عمومی قرار دارد: چگونه ممکن است استانی با چنین ظرفیت‌های طبیعی و اقتصادی، در چنین بحران‌های مزمنی گرفتار باشد؟

 

ثروتی که به کام دیگران است

خوزستان بزرگ‌ترین تولیدکننده نفت ایران است. منابع گازی، پتروشیمی، فولاد، سدهای آبی عظیم و استعداد کشاورزی و دامداری عظیم آن در کنار شیلات و وجود بنادر بین‌المللی، از دیگر ظرفیت‌های آن‌اند. با این‌حال، سهم مردم این استان از این ثروت عظیم، تناسبی با میزان تولید ندارد. زیرساخت‌های فرسوده، کمبود خدمات عمومی، و مهاجرت نخبگان نشان‌دهنده توزیع ناعادلانه منافع این منابع است.

 

آلودگی: قیمت توسعه یا سوءمدیریت؟

آلودگی هوای اهواز و دیگر شهرهای استان، که بارها در صدر آلوده‌ترین شهرهای جهان قرار گرفته‌اند، تنها بخش کوچکی از بحران محیط‌زیستی خوزستان است. ریزگردها، خشکی تالاب‌ها (به‌ویژه هورالعظیم و شادگان)، آلودگی‌های صنعتی ناشی از پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌ها، و بی‌آبی ناشی از انتقال آب بین‌حوضه‌ای، همگی به بحرانی چندوجهی دامن زده‌اند که سلامت و کیفیت زندگی مردم را به‌طور جدی تهدید می‌کند.

 

بیکاری در سرزمین فرصت‌ها

با وجود حضور صنایع بزرگ، نرخ بیکاری به‌ویژه در میان جوانان خوزستانی بالاست. دلایل متعددی برای این وضعیت مطرح شده‌اند: استخدام نیروهای غیربومی در صنایع، ضعف نظام آموزشی محلی، نبود حمایت از کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، و نبود برنامه‌ای جامع برای بومی‌سازی اشتغال. این شرایط منجر به مهاجرت گسترده و نارضایتی‌های اجتماعی شده است.

 

جاده‌هایی که می‌کُشند

حوادث جاده‌ای در خوزستان نیز به معضلی جدی تبدیل شده‌اند. جاده‌های دوطرفه، نبود زیرساخت‌های ایمن، کیفیت پایین آسفالت، فرسودگی ناوگان حمل‌ونقل، و نبود خدمات امدادی سریع، سالانه جان صدها نفر را می‌گیرند. آمارهای رسمی از سهم بالای خوزستان در تلفات جاده‌ای کشور حکایت دارند؛ درحالی‌که انتظار می‌رفت سرمایه‌گذاری در این بخش، متناسب با درآمدهای استان باشد.

 

دلایل ریشه‌ای: چه چیزهایی درست نشده‌اند؟

۱٫ مرکزگرایی مزمن: تصمیم‌گیری در سطح ملی معمولاً بدون توجه به اقتضائات محلی انجام می‌شود. همین مسئله سبب شده سیاست‌های توسعه‌ای، نه تنها سودی برای مردم محلی نداشته باشند، بلکه گاه وضعیت را بدتر کنند.

۲٫ ضعف مدیریت محلی: در برخی موارد، ناکارآمدی مدیریتی و عدم شفافیت در تخصیص منابع، فرصت‌های پیش‌رو را به تهدید بدل کرده است.

۳٫ فقدان نگاه بلندمدت: طرح‌هایی مانند انتقال آب کارون، توسعه بدون پیوست زیست‌محیطی صنایع، یا استخدام‌های رانتی، حاصل نگاهی کوتاه‌مدت‌اند که هزینه‌های بلندمدت آن اکنون آشکار شده‌اند.

 

چشم‌انداز آینده: راهی هست؟

راهکارهای برون‌رفت از وضعیت موجود، نیازمند اراده‌ای سیاسی، مشارکت مردم، و اصلاح ساختارهای ناکارآمد است:

بازتوزیع عادلانه منابع

تقویت آموزش و مهارت‌آموزی بومی

الزام صنایع به مسئولیت اجتماعی و حفظ محیط‌زیست

سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های حمل‌ونقل و سلامت عمومی

اعطای اختیارات بیشتر به مدیران محلی پاسخ‌گو

خوزستان، اگرچه امروز درگیر بحران‌های عمیق است، اما همچنان ظرفیت بازیابی و پیشرفت را دارد. مشروط به آن‌که صدای مردم شنیده شود، و سهم آنان از زمین و آسمانی که سال‌ها میزبان نفت، رود، فولاد و پتروشیمی و اقتصاد دریامحور بوده، بالاخره به رسمیت شناخته شود.