چهارده سال از روزی که ناصر حجازی، اسطوره بیتکرار فوتبال ایران از میان ما رفت، میگذرد، اما داغ نبودنش هنوز تازه است. ناصر نه فقط یک دروازهبان بزرگ، بلکه نماد صداقت، استواری و آزادگی در ورزش ایران بود.
من همیشه اعتقاد داشتم وقتی حجازی در دروازه میایستاد، تیم پشتش آرامش داشت. او قوت قلب بازیکنان بود. ناصر فقط با دستهایش توپ نمیگرفت، او با شخصیتش تیم را نگه میداشت. دروازهبان بزرگی که همه فوتبالیها «حتی رقیبان» دوستش داشتند و هنوز هم در غم فراقش میسوزند.
اما ناصر فقط در زمین بزرگ نبود؛ در زندگی هم بزرگ بود. مرد خانواده بود، اهل تحصیل، بااخلاق و افتاده. یکی از نادر مردانی که همیشه حقیقت را میگفت، حتی اگر به ضررش تمام میشد.
امروز اگر فوتبال ایران با بحرانهایی دستوپنجه نرم میکند، شاید دلیلش کم بودن آدمهایی مانند حجازی است؛ آدمهایی که صراحت و صداقت را با هیچ چیز معامله نمیکردند.
یک خاطره از آن روزها همیشه در ذهنم مانده. پیش از جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، با ناصر و چند بازیکن دیگر قرار گذاشتیم پاداش صعود به جام جهانی را به بازیکنان کمبضاعتتر بدهیم. بعضیها سر قولشان نماندند، اما ناصر پای حرفش ایستاد. میگفت: «مطمئن باش درست میشه، این پول باید به صاحبانش برسه.» و رسید. این یعنی حجازی؛ مردی صادق، محکم و انساندوست بود.
ناصر حجازی تنها یک نام نیست، خاطرهای ماندگار در دل میلیونها ایرانی است. هنوز رفتنش را باور نکردهایم، و شاید تا سالها نکنیم.
یادش گرامی، نامش جاودان.
Friday, 22 August , 2025