به گزارش راوی کار، در ابتدای این نشست، دکتر محسن صنیعی، دبیر انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه، این جلسه را در راستای سلسله جلسات پیرامون توسعه خوزستان دانست و ادامه داد که اگر توسعه را مبتنی بر انسان توسعه یافته بدانیم، این جاست که رسالت دانشگاه بسیار برجسته می شود. پس اگر از رتبههای پایین تر خوزستان در بسیاری از شاخص ها می گوییم، شاید سهم ما به عنوان دانشگاه، کم نبوده است که نتوانسته ایم انسان توسعه یافته تربیت کنیم. بلکه حتی خودمان در رتبه بندی دانشگاه ها، عقب افتاده ایم.
نکتهی بعدی که لازم است تذکر داده شود این است که دانشگاه اصولا بی تاثیر از ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی پیرامونی خودش نیست. در نتیجه اگر ساختار پیرامونی دانشگاه، یک ساختار سرزنده نباشد، نمی توان انتظار یک ساختار با نشاط و سرزنده را از دانشگاه داشت. به عنوان مثال می خواهم بگویم که مسأله مهاجرت، چگونه بر روی کیفیت دانشگاه های ما تاثیر گذاشته است. الان تقریبا فارغ التحصیلان متوسط و بالای کارشناسی دانشگاه ها، میل به مهاجرت دارند. عده ای که به ارشد ادامه می دهند، بعد از ارشد ادامه می دهند، در نتیجه می توان دید که سطح کیفی ورودی دانشگاه ها، همه دانشگاه ها نسبت به ده سال گذشته، به شدت افت کرده است و به این ترتیب، حلقه عدم رشد و توسعه یافتگی، گسترش می یابد. و یک مورد اساسی دیگر را که نمی توانم ناگفته بگذارم، مسأله بومی سازی است. اگر زمانی دانشجویان ما در ارتباط با همه جوانان استان ها و مناطق دیگر بودند، امروز دانشجوی ما در دانشگاه شهید چمران، فقط با چند استان همجوار در ارتباط است و خود را در رقابت سختی نمی بیند.
در ادامه جلسه، دکتر کوهی رستمی، دانشیار گروه «علم اطلاعات و دانش سنجی» به بررسی نظام های رتبه بندی بین المللی و ملی و جایگاه دانشگاه های استان در این نظام های رتبهبندی پرداختند.
دکتر منصور کوهی رستمی، با اشاره به اینکه نظامهای رتبهبندی بینالمللی امروزه ابزار راهبردی برای سنجش کیفیت آموزش عالی هستند، تأکید کرد: «در جهان امروز، حضور یک دانشگاه در رتبهبندیهای معتبر جهانی مانند تایمز، QS، شانگهای یا حتی رتبهبندی بومی ISC، تنها به معنای افتخار دانشگاهی نیست، بلکه نشاندهنده ظرفیت آن منطقه برای توسعه اقتصادی، فناورانه و انسانی است.»
وی در ادامه به بررسی جایگاه دانشگاههای ایران و خوزستان در نظام های ملی و بین المللی پرداخت؛
۱- نظام رتبهبندی تایمز (Times Higher Education):
این نظام، دانشگاهها را در حوزههای ۱۱ حوزه موضوعی با شاخصهایی مانند آموزش، پژوهش، استنادات، ارتباط با صنعت و بینالمللیسازی رتبهبندی میکند.
• در سال ۲۰۲۵، دانشگاه شهید چمران اهواز تنها دانشگاه خوزستان است که در سه حوزه در این رتبهبندی حضور دارد:
• حوزه مهندسی: رتبه ۶۰۰–۸۰۰
• علوم فیزیکی (فیزیک، شیمی و رشتههای مرتبط): ۸۰۱–۱۰۰۰
• علوم زیستی: ۸۰۱–۱۰۰۰
سایر دانشگاههای مهم استان از جمله دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، دانشگاه صنعت نفت و دانشگاههای دیگر در این رتبهبندی حضور ندارند.
۲- نظام رتبهبندی QS (Quacquarelli Symonds):
در رتبهبندی جهانی QS 2025، بیش از ۱۵۰۰ دانشگاه از سراسر جهان حضور دارند. اما از ایران تنها ۹ دانشگاه در آن گنجانده شدهاند و هیچ دانشگاهی از خوزستان در این فهرست قرار ندارد. در حالی که در همین رتبهبندی، مالزی با ۳۵ دانشگاه، اندونزی با ۲۷ دانشگاه، ترکیه با ۲۵ دانشگاه، امارات با ۲۲ دانشگاه، قزاقستان با ۲۰ دانشگاه
حضور دارند و سهم کشورهای اسلامی در حال افزایش است، اما سهم دانشگاههای استان خوزستان، صفر است.
۳- نظام رتبهبندی شانگهای (Shanghai ARWU):
این رتبهبندی که بر کیفیت آموزش و پژوهشهای برجسته علمی مانند جوایز نوبل، مقالات در Nature و Science و شاخصهای استنادی تمرکز دارد، از سال ۲۰۰۳ توسط دانشگاه شانگهای جیاو تونگ انجام میشود. در این نظام، تنها ۹ دانشگاه ایران از جمله تهران، شریف، امیرکبیر، علم و صنعت، تربیت مدرس و چند دانشگاه علوم پزشکی حضور دارند. اما دانشگاههای خوزستان هیچ سهمی در این رتبهبندی ندارند. این در حالیاست که عربستان سعودی با ۱۲ دانشگاه در رتبهبندی شانگهای، پیشتاز منطقه است.
۴- نظام ملی ISC (پایگاه استنادی علوم جهان اسلام):
این نظام، دانشگاههای ایرانی را بر اساس ۶ شاخص اصلی ارزیابی میکند:
آموزش (۲۵٪)، پژوهش (۲۰٪)، نوآوری (۱۵٪)، دیپلماسی علمی (۱۵٪)، فرهنگی-دانشجویی (۱۵٪)، و مدیریت (۱۰٪).
• دانشگاه شهید چمران اهواز در بین دانشگاههای جامع در سال گذشته رتبه ۱۰ را داشت، اما امسال به رتبه ۲۰ تنزل پیدا کرده است.
• سایر دانشگاههای استان نیز جایگاه قابلتوجهی ندارند: دانشگاه کشاورزی رامین: رتبه ۷۴، دانشگاه صنعتی بهبهان: رتبه ۷۷، دانشگاه صنعتی د جندی شاپور دزفول: رتبه ۷۹
دکتر کوهی رستمی در ادامه به چند نکته کلیدی اشاره کرد:
• نظامهای رتبهبندی، با وجود کاستیها، شاخصهای جهانی ارزیابی کیفیت دانشگاهها هستند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
• نبود ساختار مناسب در دانشگاههای استان برای بهروزرسانی مداوم دادهها در این نظامها، موجب غیبت یا سقوط آنها در رتبهبندی شده است.
• میان ارتقاء رتبه علمی دانشگاهها و افزایش توسعه اقتصادی-منطقهای رابطهای معنادار وجود دارد. این موضوع نه فقط از نظر پژوهشهای جهانی، بلکه در نظام بودجهریزی آموزش عالی ایران نیز مشهود است؛ زیرا دانشگاههای با رتبه بالاتر از بودجههای کلانتری برخوردار میشوند.
• سیاستهای تمرکزگرایانه و بومیسازی آموزشی، مانع از رقابت علمی نخبگان استان در سطح ملی شده و در نتیجه، شاخصهای بینالمللی دانشگاههای خوزستان را تضعیف کرده است.
وی در ادامه خاطر نشان کرد که ضروری است هر دانشگاه استان، با همکاری وزارت علوم، یک نقشه راه مشخص با شاخصهای بینالمللی تدوین کند. این نقشه باید:
۱- برنامه ریزی منسجم
• اهداف کمّی برای حضور در رتبهبندیها تعیین کند.
• تیم تخصصی پایش رتبهبندیها را ایجاد و مستقر سازد.
• دادههای مورد نیاز رتبهبندیها (مانند زبان انگلیسی سایت، اعضای هیئتعلمی بینالمللی، ارتباط صنعت و…) را بهروز و قابل رصد کند.
۲- بینالمللیسازی واقعی آموزش عالی
• جذب اساتید، پژوهشگران و دانشجویان بینالمللی (حداقل در رشتههای اولویتدار استان مثل نفت، کشاورزی و مهندسی).
• گسترش همکاری علمی و مقاله مشترک با پژوهشگران خارج از کشور.
• تقویت دورههای مشترک و دوزبانه، و بهویژه افزایش مقالههای ISI با آدرس دانشگاه.
۳- ارتباط مؤثر با صنعت و حل مسائل منطقهای
• دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاهها تقویت و بازطراحی شوند.
• قراردادهای پژوهشی واقعی و اثربخش با صنایع نفت، فولاد، کشاورزی و خدمات شهری استان توسعه یابد.
۴- دیپلماسی علمی فعال و برندینگ دانشگاهی
• دانشگاهها باید در کنفرانسهای بینالمللی مشارکت فعال داشته باشند.
• فعالیتهای علمی خود را در بستر رسانههای بینالمللی (انگلیسیزبان) معرفی کنند.
• با دانشگاههای رتبه بالای دنیا تفاهمنامه فعال امضا و اجرا کنند، نه فقط نمایشی.
۵- سرمایهگذاری هدفمند در رشتههای اولویتدار استان
خوزستان مزیتهای منحصربهفردی در برخی حوزهها دارد؛ مانند: انرژی و نفت، آب و کشاورزی، مطالعات محیط زیست و گرد و غبار، فرهنگ و هویت قومی
کوهی رستمی در پایان خاطر نشان کرد که ارتقاء رتبه جهانی دانشگاههای خوزستان، نهتنها جایگاه علمی استان را تقویت میکند، بلکه نقش تعیینکنندهای در تحقق توسعه متوازن، افزایش عدالت آموزشی، ایجاد اشتغال پایدار، و افزایش سرمایه اجتماعی و انسانی منطقه دارد. دانشگاههای خوزستان ظرفیت آن را دارند که در کنار دیگر دانشگاههای برتر کشور، به الگویی از توسعه علمی-منطقهای بدل شوند؛ مشروط بر آنکه با حمایت سیاستگذاران، صنعت و جامعه، وارد فاز تحول راهبردی شوند.
در ادامه جلسه، دکتر حاجی دولو استاد گروه مکانیک دانشگاه و معاون اسبق پژوهش دانشگاه، به مقایسه کمی دانشگاههای استان خوزستان با دیگر دانشگاهها پرداخت و ادامه داد: برای بررسی و شناخت صحیح از وضعیت آموزش عالی استان خوزستان لازم است وضعیت استان را از نظر شاخص های اصلی و مهم آموزش عالی یعنی تعداد سرانه دانشجویان استان و تعداد سرانه اعضای هیئت علمی استان بررسی کنیم.
وی با استخراج آمار از موسسه آموزش عالی و برنامه ریزی وزارت عتف موارد ذیل را نتیجه گیری نمود.
۱- آموزش عالی استان خوزستان چه از نظر تعداد سرانه اعضای هیئت علمی (رتبه ۲۱) و چه از نظر تعداد سرانه دانشجویان (رتبه ۲۷) بسیار عقب افتاده است و لازم است دانشگاه شهید چمران اهواز طی برنامه های توسعه، تلاش نماید رتبه ها به طرز معناداری کاهش یابد.
۲- در گروه فنی و مهندسی، عقب ماندگی استان خوزستان به طور کلی و دانشگاه شهید چمران اهواز به طور خاص چه از تعداد اعضای هیئت علمی مهندسی (رتبه ۲۹) و چه از نظر تعداد دانشجویان مهندسی (رتبه ۲۸) از سایر گروههای انسانی، کشاورزی و علوم پایه بیشتر است و نیاز به توجه بیشتر و بهتر دارد.
۳- لازم است با ارائه آمار و ارقام سرانه آموزش عالی از نظر هیئت علمی، به مسولین کشوری نسبت به افزایش سهمیه جذب هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز نسبت به سایر استانها اقدام شود.
۴- لازم است با ارائه آمار و ارقام، نسبت به افزایش پذیرش دانشجو بهخصوص در رشته های پرطرفدار فنی و مهندسی اقدام شود و متعاقبا بودجه سالانه برای دانشگاه شهید چمران اهواز فراهم شود و سیاست کاهش دانشجویان فنی و مهندسی در سالهای اخیر متوقف شود.
۵- اصول آمایش سرزمینی نشان می دهد که سیاست کلی وزارت عتف در کاهش پذیرش دانشجویان نباید شامل استان خوزستان به خصوص در گروههای پرطرفدار مثل فنی و مهندسی شود و این سیاست باید برای استانهایی که رشد نامتوازن در بخش آموزش عالی داشتند اعمال شود.
۶- لازم است نسبت به راهاندازی رشته های پرطرفدار فنی و مهندسی در در دانشگاه اصلی استان، اقدامات اساسی صورت گرفته و با ارائه آمار واقعی، مسئولان وزارت را متقاعد به حمایت قانونی از طریق اختصاص ظرفیت بیشتر جذب هیئت علمی در دانشگاه نمایند و در مقابل از توسعه غیرمنطقی دانشگاههای سایر استانهای جلوگیری بعمل آورند.
۷- کمبود نسبی دانش آموختگان فنی و مهندسی سبب پایین بودن نسبی میزان ایده های نوآورانه و خلاقیت در سطح استان و در نتیجه نرخ پایین ورودی به مراکز رشد و نوآوری و پارک علم و فناوری می شود.
۸- پیشنهاد می شود برنامه ۵ ساله دانشگاه مورد توجه مسؤلین اجرایی قرار گیرد و از سیاستهای سلیقهای جلوگیری شود.
در ادامهی جلسه، دکتر بابک مختاری استاد گروه شیمی و رئیس اسبق پارک علم و فنآوری استان به ارزیابی نظام های رتبه بندی پرداخت و گفت: برای شناخت ریشههای نظام رتبه بندی دانشگاهها، درک درست از آنچه امروز به عنوان «شاخصهای علمی» شناخته میشود—از جمله چارکبندی مجلات، ضریب تأثیر، شاخص هرش، رتبهبندی دانشگاهها و مانند آن—بدون توجه به تغییر مدل تجاری مؤسسات انتشارات علمی ممکن نیست. این شاخصها نه صرفاً ابزارهای علمی، بلکه ابزارهای بازاریابی و تثبیت درآمد برای شرکتهایی هستند که بازار انتشار علم را کنترل میکنند. پیش از اینترنت، مؤسسات نشر علمی با فروش اشتراکهای چاپی مجلات به دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی درآمدزایی میکردند. این مدل بر پایه فروش اطلاعات به مؤسسات بود، نه به خود پژوهشگران. با گسترش اینترنت، این مدل سنتی بهشدت آسیب دید. پلتفرمهای اشتراکگذاری مقالات رسمی یا غیررسمی، استفاده از ایمیل برای ارسال مقاله و دسترسی سریعتر به مقالات، باعث شد که کنترل ناشران بر محتوا تضعیف شود. در نتیجه، فروش اشتراک، کاهش و سودآوری آنها به خطر افتاد. پاسخ مؤسسات انتشاراتی به این بحران، تغییر مدل فروش از “فروش محتوا” به “فروش دیدهشدن” بود. در قالب این مدل، ناشران به پژوهشگران پیشنهاد میکنند که اگر میخواهید مقالهتان دیده و ارجاع شود، باید آن را در مجلات دسترسی آزاد منتشر کنید؛ اما برای این کار، پژوهشگر باید هزینهای نسبتاً بالا پرداخت کند. در این مدل، مؤسسه انتشاراتی دیگر محتوا را به دانشگاه نمیفروشد، بلکه دیدهشدن را به نویسنده میفروشد. یعنی از فروش علم به فروش جایگاه علمی تغییر مسیر دادهاند. برای تثبیت این مدل، ناشران بینالمللی شاخصهایی مانند چارکبندی مجلات، فهرست پژوهشگران یک درصد و دو درصد پراستناد و ردهبندی دانشگاهها را توسعه دادند. این شاخصها، پژوهشگران و دانشگاهها را به رقابت در «دیدهشدن» سوق میدهد و باعث میشود دانشگاهها ناگزیر به پرداخت هزینههای انتشار، اشتراک، یا قراردادهای چندمیلیونی دلاری با ناشران شوند.
وی ادامه داد: تأثیر این تغییر تجاری، فراتر از نظام نشر، وارد ساختار سیاستگذاری علم نیز شده است. امروز سیاستگذاران، هیئتهای ممیزه و رؤسای دانشگاهها شاخصهایی را مبنا قرار میدهند که نه بر اساس نیاز ملی یا منطقهای، بلکه بر اساس قواعد و منافع تجاری ناشران شکل گرفتهاند. در نتیجه نظام ارتقای اعضای هیئتعلمی به شدت شاخصزده شده، پژوهشهای تقاضامحور و بومی به حاشیه رفته، «انتشار» جای «اثرگذاری» را گرفته و دانشگاهها از نهادهای مأمور به حل مسئله، به نهادهایی برای بالا رفتن در رتبهبندی جهانی تبدیل شدهاند.
دانشگاه صرفاً نهاد تولید مقاله یا ابزاری برای صعود در رتبهبندیهای بینالمللی نیست.
دکتر مختاری بیان کرد: دانشگاه در اصل یک نهاد اجتماعی با کارکردهای چندگانه است که باید همزمان در سه سطح توسعه علم جهانی، پاسخگویی به نیازهای ملی و حل مسائل منطقهای ایفای نقش کند. در زیستبوم نوآوری، دانشگاهها را میتوان بهعنوان «مغزافزار توسعه» در نظر گرفت؛ جایی که دانش تولید، ذخیره و به نوآوری و عمل تبدیل میشود. اما خطری که وجود دارد این است که با الگو گرفتن صرف از شاخصهای جهانی، دانشگاهها از مأموریت منطقهای خود فاصله بگیرند. اگر یک دانشگاه در خوزستان، بهجای تمرکز بر حل مسائل آبی، کشاورزی، محیطزیستی، یا اشتغال محلی، صرفاً به دنبال انتشار مقاله در حوزههای مد روز جهانی مانند نانوتکنولوژی یا هوش مصنوعی باشد – بدون ربط به زمینه محلی – در واقع نه به توسعه علم جهانی کمک کرده، نه به توسعه منطقهای.
نظام علمی ما نیازمند یک بازتعریف مأموریتگرایانه برای دانشگاههاست. این مأموریتگرایی البته به معنی نادیده گرفتن پژوهش مرزدانش نیست، بلکه به معنی یافتن تعادل میان مشارکت در تولید علم جهانی و حل مسائل محلی است. در ایران، اگر دانشگاهها را تنها با مترهای انتشارات بینالمللی بسنجیم، در عمل آنها را از مسئولیت توسعهایشان محروم میکنیم. نتیجه آن میشود که در مناطق محروم، دانشگاهها به جزیرههایی جدا از مردم و صنعت بدل شوند؛ نهادهایی با مقالات فراوان ولی بدون اثر اجتماعی یا اقتصادی ملموس.
در نظامهای رتبهبندی داخلی مانند آنچه توسط “مؤسسه استنادی علوم و پایش علم و فناوری جهان اسلام – که اساسا خود نهاد زائدی است- پیشنهاد شده، نیز اشکالات جدی وجود دارد که ذکر همهی در این سخن نمی گنجد. به عنوان مثال در بخش آموزش، امتیاز بالایی به دانشگاههایی داده میشود که دانشجویان با رتبههای برتر را در دورههای کارشناسی و کارشناسی ارشد جذب میکنند.این شاخص، چندین اشکال اساسی دارد:
• توزیع نامتوازن امکانات آموزشی باعث میشود بسیاری از دانشآموزان مستعد مناطق محروم به اجبار یا تمایل به دانشگاههای مناطق برخوردار مهاجرت کنند.
• آموزش و پرورش در مناطق برخوردار، بهطور معمول کیفیت بالاتری نسبت به مناطق کمتر برخوردار دارد.
• شاخص پذیرش رتبههای برتر، در واقع، بازتابی از کیفیت آموزش و پرورش یا جذابیت اقلیمی است، نه تماما نشانهی عملکرد دانشگاه.
دکتر مختاری در پایان گفت: بهتر آن بود که شاخصی برای مقایسه رتبه ورودی و خروجی دانشجویان تعریف میشد. به عنوان مثال، اگر دانشگاهی در منطقهای محروم، دانشجویانی با رتبههای متوسط جذب میکند ولی همان دانشجویان پس از طی دوره آموزشی در آن دانشگاه، در آزمون کارشناسی ارشد رتبههای درخشانی کسب میکنند، این نشاندهندهی کیفیت آموزشی بالای آن دانشگاه است. اما متأسفانه امتیاز این موفقیت به دانشگاه مقصد در مقطع ارشد داده میشود که هیچ نقشی در آموزش دورهی کارشناسی آن دانشجو نداشته است.
Friday, 22 August , 2025